اصطلاح "عقل" و "نقل" یا "عقلی" و "نقلی"
اصطلاح "عقل" و "نقل" یا "عقلی" و "نقلی"
آیا بکار بردن اینگونه اصطلاحات ک بیشتر در کتب مذهبی دیده می شود درست است؟
ایا بکار بردن اینگونه اصطلاحات این شائبه را به ذهن نمیرساند ک مطالب نقلی(قرآن و حدیث) با عقل ( ک در نظر برخی مساویست با فلسفه مصطلح) مخالف است؟
در مطلب ذیل که از کتاب"نقدهای علامه طباطبایی بر علامه مجلسی" نوشتۀ جناب آیه الله رضوی ست، نظر این محقق و دانشمند را درباره به کارگیری این دو اصطلاح ،می خوانیم
...اما اصطلاح نقل: سخن علامه مجلسی به محور «عقل و امامت» است. و مرحوم علامه طباطبائی نیز در این کلامش واژه های نبوت و امامت را آورده. چرا در آخر سخنش به جای همین دو واژه، واژه «نقل» را در کنار عقل آورده است؟ می فرماید «تبعیة العقل فی حکمه النّقل». چرا نمی فرماید «تبعیة العقل فی حکمه للنبوت و الامامة»؟
مگر ارسطوئیان بر اساس اصول منقوله از ارسطو و شاگردانش، عمل نمی کنند؟ چرا عمل بر اساس اصول ارسطوئی، عمل به عقل است، و عمل بر اساس اصول نبوتی و امامتی، عمل به نقل است؟؟!!
مگر پیامبر(ص) و ائمّه(ع) اصول شان عقلی نیست!؟! تنها بخشی از خطبه اول که عقلی ترین بحث را در خداشناسی می کند، و تاریخ بشر تا آن روز نشنیده بود که خداوند صفت ندارد «فَمَنْ وَصَفَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ...»، اصول عقلی نیست؟ فقط نقل است!؟! آن همه سخنان ائمّه(ع) احتجاجات شان، تبیینات شان، و آن همه حدیث ها که در حساس ترین مسائل عقلی از آنان رسیده و در متون ثبت است، عقلی نیستند؟! فقط نقل هستند؟!
چه کسی گفته در مسائل خارج از فقه، به طور متعبدانه به اخبار و احادیث عمل کنید؟ بدیهی و مسلّم و سیرۀ همه علمای ما است که اگر حدیثی با اصول مسلّم عقلی، سازگار نباشد، مردود است. خود مجلسی به طور فراوان از حدیث ها را در این باره، توجیه یا تاویل و یا رد کرده است.
منصفانه است که گفته شود هر چه ارسطو و شاگردانش آورده اند، عقل است و هر چه قرآن و اهل بیت(ع) آورده اند، نقل است-؟! خداوند نبخشاید بر کسانی که قرن ها پیش این اصطلاح «عقل و نقل» را ایجاد کردند.
حتی در اصطلاحات فقهی نیز باید گفته شود عقلاً و شرعاً.